یه فرآیند گاها معیوب و گاها بی اعتبار

ساخت وبلاگ

یه وقتایی هست که برا یه امتحان زحمت میکشی ،وقت میذاری و تک تک مفهوم ها را میفهمی و مسئله حل میکنی بعد پا میشی میری سر امتحان برگه را میگیری ولی چون خوابت میاد، شب قبلش بی خوابی گرفته بودی و داشتی به هزارو یک مسئله فلسفی و مذهبی فکر میکردی و تو درست و غلط کارات غرق بودی، راه حل کلی هرسوال را مینویسی و بیخیال محاسباتش با ماشین حساب میشی و برگه را میدی استاد ومیای خونه میخوابی. میخوام بگم همین قدر نسبی به مسئله امتحان نگاه کنیم . امتحان فقط یه فرایند اثبات به استاده که من این چیزارا بلدم . همین. امتحان هایی بوده که هیچ دید درستی رو مفهوم و موضوع نداشتم اما با خرخونی نمره قابل قبولی توش گرفتم  و امتحان هایی هم بوده که علیرغم تسلط نسبی ام رو موضوع به یه راه حل کلی تو سوال ها بسنده کردم. دلیلی ندیدم که یه سری مسئله تکراری را دوباره حل کنم .

استادهای دانشگاه با بالاترین مراتب علمی و القابی مثل استاد تمامی و اینها لزوما محقق های خوبی نیستن و محقق های خوب لزوما استادهای خوبی نیستن. بفهمیم و بفهمانیم این موضوع را...

عکس از Anka Zhuravleva

سوخت که سوخت...
ما را در سایت سوخت که سوخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aradiokhertopertd بازدید : 261 تاريخ : سه شنبه 19 بهمن 1395 ساعت: 6:13