سوخت که سوخت

متن مرتبط با «دیگه» در سایت سوخت که سوخت نوشته شده است

این دیگه چی بود من دادم

  • اولین ماک: ریدینگ با اینکه قرار نبود لانگ داشته باشه ولی 40 تا سوال بود. 5 دقیقه اضافه اوردم. اعتماد به نفسم رفت بالا. هدستم از اواخر لیسنینگ اذیت میکرد و تصمیم میگرفت یه سری از مکالمات را فیلتر کنه یا تند کنه اولین نفری بودم که اسپیکینگ را شروع کردم و همه جا ساکت بود و خجالت میکشیدم که بلند تسکم را بگم! {این دیگه چه بهونه مزخرفیه که میارم؟!!} لیسنینگ تسک 3 را کلا از دست دادم چون بقیه یهو شروع کردند حرف زدن { خدای من! دختر تو واقعا یه چیزیت میشه! اخه چه ربطی داره؟!!} با اعتماد به نفس پایین وارد رایتینگ شدم. تقریبا از تلاش دست کشیدم و باخت را قبول کردم. { مهلک ترین اشتباهی که میشه کرد. از این دیگه خیلی اعصابم خورده!} کلمه و عبارت کم می اوردم برای نوشتن، املای کلمات ساده را اشتباه میکردم و برمیگشتم که اصلاح کنم.  ریپورت ریدینگ و لیسنینگ را بعد ازمون دیدم و شبیه نرمال بود ( لیسنینگ معمولا بهتر میزدم) به ویس اسپیکینگم گوش دادم و یک افتضاح تمام عیار بود. ملغمه ای از صدای بدون اعتماد به نفس یه بچه که شک داره به همه چی و  ساختار اشتباه و لغت های بی ربط به هم { اوج حماقت یه کودک 5 ساله در یک امتحان!} رایتینگم و نگاه کردم و دیدم که چقدر خالیه چقدر میتونست پر و بهتر باشه. { تاوان دست کشیدن از جنگیدن و بازی را عوض نکردن!} اولین ماک افتضاح تمام شد. { مبارکت باشه مهسا جان!} الان نشستم یه کافه رندوم تو وزرا که یه پیانو قدیمی دیواری هم توش هست و اعصابم خورده. از چی؟ از تمرین نکردنم؟ از همه تلاشم را نذاشتن سر جلسه؟ از اینکه تو جلسه داشتم میباختم ولی ادامه ندادم جنگیدن را و از اسپیکینگ گیو آپ کردم و بازی را تغییر ندادم با اینکه میتونستم تو رایتینگ جبران کنم؟  اره از همه اینا , ...ادامه مطلب

  • وقتی روپله 10 وایسادی و 5370 پله دیگه مونده یعنی تو رو پله صفر وایسادی

  • این کدی که برای پروژه داوطلبانه ای که توش عضو شدم، دارم میزنم ، خیلی سخته. خیلی! تا یکشنبه باید یه چیزی بیارم بالا که برای جلسه گروه یه چیزی داشته باشم و من 3 روزه که دارم دور خودم میچرخم از مقاله اول, ...ادامه مطلب

  • چون دیگه حالا از هرچیز غیر قابل کنترلی میترسیم

  • Silence fallen between All the doors are locked All the words unsaid And we're still afraid of time Started to keep ourselves At a distance that we could control Not too close Not too far we got use, ...ادامه مطلب

  • مثل هر مهارت دیگه ای باید تمرین کنم

  • باید یاد بگیرم کمتر بحث کنم. بیشتر بشنوم و همه جا نظر ندم. حالا همه اینا باهم چقدر ممکنه؟ تقریبا 5 درصد ولی به هر حال باید هرروز براش تلاش کنم تا به دستش بیارم. مثل هر چیز دیگه ای که راحت به دست نمیاد., ...ادامه مطلب

  • همین دیگه

  • ایرانِ این روزهای ِ من به روایت تصویر. حمل با جرثقیل+نورهای پر مدّعا+و پرچم سربلند و همیشه در اهتزاز (این روزها اما در پس زمینه ی هیاهوها). همین. , ...ادامه مطلب

  • پیر ها هم دیگه حوصله صبوری کردن ندارن...

  • این جوون های رای اولی که تازه سیبیل شان سبز شده است و حالا طرفدار یک کاندیدا شده اند و با شور و شوق انگار که تیم فوتبال محبوب شان در موقعیت پاس گل است و از هر روشی برای تبلیغ کاندیدای موردنظر استفاده می کنند ; را مسخره نکنید . اینها خودشان نمی دانند , ...ادامه مطلب

  • بعد از یه مدت اون ادمی که شب میخوابه صبح یه ادم دیگه بیدار میشه

  • کیم من؟  آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان، نه آرامی  نه امیدی  نه همدردی  نه همراهی...! #رهی_معیری @siminsagh, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها